نااریب

در این مطلب از مجله کریپتو قصد داریم ابزار های ابتدایی که تریدر ها برای تحلیل تکنیکال از آن استفاده می‌کنند را معرفی کنیم.

همانطور که در مطلب «تحلیل تکنیکال در کریپتو چیست؟» نیز گفته شد؛ تحلیل تکنیکال، ابزار یا روشی است که برای پیش‌بینی حرکت احتمالی قیمت آتی یک اوراق بهادار، مانند یک سهم یا یک جفت ارز، بر اساس داده‎های بازار استفاده می‌شود.

تئوری پشت اعتبار تحلیل تکنیکال این مفهوم است که اقدامات جمعی، خرید و فروش همه شرکت کنندگان در بازار به طور دقیق منعکس کننده تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار معامله شده‌است، و بنابراین، به طور مداوم ارزش بازار منصفانه را به اوراق بهادار اختصاص می‌دهند. درباره ارزدیجیتال نیز همین طور است.

در این مطلب از مجله کریپتو قصد داریم ابزار اولیه تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم. اگر به حوزه ترید در بازار های مالی علاقه‌مندید پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را بخوانید.

قبل ازین که مطلب را شروع کنید؛ پیشنهاد می‌کنیم نگاهی به رشته مطالب زیر داشته باشید:

• رمزارز یا ارزدیجیتال چیست؟
• چه چیزی قیمت یک بیت کوین را تعیین می‌کند؟
• ارزش بازار ارز های دیجیتال چیست؟
• آنچه قبل از سرمایه‌گذاری در رمزارزها باید بدانید
• صرافی ارزدیجیتال چیست؟
• تحلیل تکنیکال در کریپتو چیست و چگونه باید انجام داد؟

قیمت گذشته به عنوان اندیکاتور عملکرد آینده

تریدر های تکنیکال بر این باورند که عملکرد قیمت فعلی یا گذشته در بازار، قابل اطمینان‌ترین اندیکاتور عملکرد قیمت در آینده است.

تحلیل تکنیکال فقط توسط تریدرهای تکنیکال استفاده نمی‌شود. بسیاری از تریدرهای فاندامنتال یا بنیادی برای تعیین این که آیا باید در بازار خرید کنند یا خیر، از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند؛ اما پس از اتخاذ این تصمیم، از تحلیل تکنیکال برای مشخص کردن سطوح قیمت ورودی خوب و کم ریسک استفاده می‌کنند.

نمودار در فریم های زمانی (بازه‌های زمانی) مختلف

تریدر ها نمودار های قیمت را به قصد پیش‌بینی حرکت قیمت، تجزیه و تحلیل می‌کنند. دو متغیر اصلی و اولیه برای تحلیل تکنیکال، بازه‌های زمانی در نظر گرفته شده و اندیکاتور‌های فنی به‌خصوصی هستند که تریدر برای به‌کارگیری انتخاب می‌کند.

بازه‌های زمانی (تایم فریم ها) تحلیل تکنیکال نشان داده شده در نمودارها، از یک دقیقه تا ماهانه یا حتی سالانه متغیر است. بازه‌های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال اغلب بررسی می‌کنند عبارتند از:

• نمودار 5 دقیقه‌ای
• نمودار 15 دقیقه‌ای
• نمودار ساعتی
• نمودار 4 ساعته
• نمودار روزانه

تایم فریم یا بازه زمانی که یک تریدر برای مطالعه انتخاب می‌کند، معمولاً توسط سبک معاملاتی شخصی آن تریدرتعیین می‌شود. تریدر های روزانه، یعنی تریدرهایی که موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز معاملاتی باز و بسته می‌کنند، طرفدار تجزیه و تحلیل حرکت قیمت در نمودارهای بازه زمانی کوتاه‌تر، مانند نمودارهای 5 دقیقه‌ای یا 15 دقیقه‌ای هستند. تریدرهای بلندمدت که موقعیت های بازار را برای دوره‌های زمانی بیش از یک شبانه روز یا حتی طولانی نگه می‌دارند، تمایل بیشتری به تجزیه و تحلیل بازارها با استفاده از نمودار های ساعتی، 4 ساعته، روزانه یا حتی هفتگی را دارند.

حرکت قیمت که در یک بازه زمانی 15 دقیقه‌ای رخ می‌دهد ممکن است برای تریدر روزانه‌ای که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت در طول یک روز معاملاتی است، بسیار مهم باشد. با این حال، همان حرکت قیمتی که در نمودار روزانه یا هفتگی مشاهده می‌شود، ممکن است برای اهداف بلندمدت تجاری منحصراً معنی‌دار یا قابل توجه نباشد.

نشان دادن این موضوع با مشاهده همان عملکرد قیمت یکسان در نمودارهای بازه زمانی مختلف ساده است. نمودار روزانه زیر برای نقره، معاملات قیمت را در همان محدوده، از تقریباً 16 دلار تا 18.50 دلار، نشان می دهد که در چند ماه گذشته در محدوده ذکر شده بوده است. یک سرمایه‌گذار بلندمدت نقره ممکن است بر اساس این واقعیت که قیمت تقریباً نزدیک به پایین این محدوده 16 تا 18.5 دلاری است، تمایل به خرید نقره داشته باشد.

با این حال، همان حرکت قیمت که در نمودار ساعتی (زیر) مشاهده می‌شود، یک روند نزولی ثابت را نشان می‌دهد که در چند ساعت گذشته تا حدودی شتاب گرفته است. یک سرمایه‌گذار کوتاه مدت نقره که فقط به انجام معاملات درون روز علاقه دارد، احتمالاً از خرید این فلز گران‌بها بر اساس نوسانات قیمت در تایم فریم ساعتی اجتناب خواهد نمود.

کندل استیک‌ها

کندل‌ استیک به صورت زیر شکل می‌گیرند:
بالاترین نقطه کندل استیک، بالاترین قیمت رمزارز یا اوراق بهادار معامله شده در آن دوره زمانی را نشان می‌دهد، و پایین‌ترین نقطه کندل نشان‌دهنده پایین‌ترین قیمت در آن زمان است. "بدنه" یک کندل استیک (بلوک های قرمز یا سبز مربوطه، یا قطعات ضخیم تر هر کندل استیک همانطور که در نمودارهای بالا نشان داده شده است) قیمت های باز و بسته شدن را برای دوره زمانی نشان می‌دهد. اگر یک بدنه کندل‌ استیک سبز تشکیل شود، این نشان می دهد که قیمت بسته شدن (بالای بدنه کندل استیک) بالاتر از قیمت افتتاحیه (پایین بدنه کندل استیک) بوده است. برعکس، اگر یک بدنه کندل استیک قرمز تشکیل شود، قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت بسته شدن بوده‌است.

رنگ های کندل استیک گزینه هایی اختیاری هستند. برخی از تریدرها از بدنه‌کندل استیک سفید و سیاه استفاده می‌کنند؛ ممکن است تریدر های دیگر رنگهای سبز و قرمز یا آبی و زرد را برای استفاده انتخاب کنند. تجزیه و تحلیل فنی با استفاده از نمودارهای کندل استیک اغلب ساده‌تر از استفاده از نمودارمیله‌ای استاندارد است؛ زیرا تحلیلگر، نشانه‌ها و الگوهای بصری بیشتری را دریافت می‌کند.

الگوهای کندل استیک – دوجی‌ها

بسیاری از تریدر ها برای تشخیص تغییر روند در بازار از الگوهای کندل استیک استفاده می‌کنند؛ بدین صورت که با مشاهده چگونگی باز یا بسته شدن یک کندل استیک منفرد یا رفتار دو یا سه کندل استیک پشت سر هم می‌توان به الگو هایی از تغییر روند قیمت ها دست یافت.

به عنوان مثال، کندل استیک‌های دوجی نشانگر بی احتیاطی در بازاری هستند که ممکن است سیگنالی برای تغییر روند قریب الوقوع یا وارونگی بازار باشد. مشخصه منحصر به فرد یک کندل استیک این است که قیمت های باز و بسته شدن یکسان است، به طوری که بدنه کندل استیک یک خط صاف می‌باشد. "سایه‌های" بالا و/یا پایین، یا "خط ها" بر روی کندل استیک دوجی به طور قوی بر غیر قطعی بودن بازار و واژگونی بالقوه دلالت دارد.

همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، چندین نوع از کندل استیک‌های دوجی وجود دارد که هر کدام نام متمایز خود را دارند.

دوجی تیپیکال(typical doji) دوجی پایه بلند است که در آن قیمت در هر جهت تقریباً به یک اندازه گسترش می‌یابد؛  همچنین قیمت آغازین و پایانی در وسط محدوده قیمت برای آن دوره زمانی است. ظاهر کندل استیک نشانه بصری واضحی از عدم تصمیم گیری در بازار می‌باشد. هنگامی که یک دوجی مانند این پس از یک روند صعودی یا روند نزولی طولانی در یک بازار ظاهر می‌شود، معمولاً به عنوان سیگنال بازگشت احتمالی بازار و تغییر روند به جهت مخالف تفسیر می‌شود.

دوجی سنجاقک(dragonfly doji)، هنگامی که پس از یک روند نزولی طولانی ظاهر می‌شود، نشانه بازگشت احتمالی آینده به صورت صعودی است. بررسی عملکرد قیمت نشان داده شده توسط دوجی سنجاقک، تفسیر منطقی آن را توضیح می‌دهد. سنجاقک نشان می‌دهد که فروشندگان قیمت را به طور قابل توجهی پایین می‌آورند(دم بلند پایین‌تر)، اما در پایان دوره، قیمت بهبود می‌یابد تا در بالاترین نقطه خود بسته شود. کندل استیک اساساً نشان دهنده عدم پذیرش و پس زدن آن فشار طولانی که به سمت پایین بوده می‌باشد.

نام دوجی سنگ قبر(The gravestone doji) به وضوح اشاره می‌کند که حامل خبرهای بدی برای خریداران است. برعکس شکل‌گیری سنجاقک، سنگ قبر دوجی نشان دهنده پس زدن شدید تلاش برای بالا بردن قیمت‌های بازار است و در نتیجه نشان می‌دهد که ممکن است یک معکوس بالقوه نزولی در پی باشد.

دوجی نادر و چهار قیمتی(four price doji)، که در آن بازار باز می‌شود، بسته می‌شود و همه خرید و فروش‌ها را در طول آن دوره زمانی دقیقاً با همان قیمت اداره می‌کند، مظهر بلاتکلیفی است؛ بازاری است که هیچ تمایلی برای رفتن به جایی خاص نشان نمی‌دهد.

ده ها نوع شکل‌گیری کندل استیک مختلف به همراه چندین تنوع الگو وجود دارد. احتمالاً کامل‌ترین منبع برای شناسایی و استفاده از الگوهای کندل، سایت الگوی توماس بولکوفسکی است که به طور کامل هر الگوی کندل استیک را توضیح می‌دهد و حتی آماری در مورد این که هر الگو در طول تاریخ چقدر سیگنال معاملاتی قابل اعتمادی داده است، ارائه می‌نماید. مطمئناً دانستن این که یک الگوی کندل استیک نشان‌دهنده چیست، مفید است؛ اما دانستن این که آیا این نشانه در 80٪ مواقع صحیح است یا خیر مفیدتر خواهد بود.

اندیکاتور های مهم در تحلیل تکنیکال – میانگین متحرک ها

تریدر ها علاوه بر مطالعه شکل‌های کندل استیک، می‌توانند از موجودی تقریباً بی‌پایان اندیکاتورهای تکنیکال، برای کمک به تصمیم‌گیری‌شان در معاملات، استفاده کنند.

میانگین متحرک ها احتمالاً پرکاربردترین اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال هستند. بسیاری از استراتژی های معاملاتی از یک یا چند میانگین متحرک استفاده می‌کنند. یک استراتژی معاملاتی میانگین متحرک ساده ممکن است چیزی شبیه به این باشد: «تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی 50 دوره‌ای (EMA) باقی بماند، بخرید. تا زمانی که قیمت به زیر 50 EMA  سقوط کرد، بفروشید."

کراس اوورهای میانگین متحرک یکی دیگر از شاخص های فنی است که اغلب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در یک استراتژی معاملاتی کراس اور، ممکن است خرید زمانی امکان‌پذیر باشد که میانگین متحرک 10 دوره‌ای میانگین متحرک 50 دوره‌ای را به بالا بشکند.

هر چه دوره یک میانگین متحرک بیشتر باشد، تحلیل بر روی آن معتبر تر است. به عنوان مثال، عبور قیمت به بالا یا پایین میانگین متحرک 100 یا 200 دوره‌ای، معمولاً بسیار مهم تر از شکستن قیمت به بالاتر یا پایین میانگین متحرک 5 دوره‌ای است. دلیل آن هم ساده است.  

اندیکاتورهای تکنیکال - محورها و اعداد فیبوناچی

اندیکاتورهای نقطه محور روزانه( Point Pivot)، که معمولاً چندین سطح حمایت و مقاومت را علاوه بر نقطه Pivot نیز مشخص می‌کنند، توسط بسیاری از تریدرها برای شناسایی سطوح قیمت برای ورود یا بسته شدن معاملات استفاده می‌گردد. سطوح این اندیکاتور ها اغلب سطوح حمایت و مقاومت قابل توجه یا سطوحی را که معاملات در یک محدوده قرار دارند، نشان می‌دهند.

منظور از نقطه Pivot هم به زبان ساده، این است که شما از بالاترین و پایین ترین قیمت روز گذشته میانگین گرفته و برای تحلیل امروز خود از آن ستفاده کنید.

اگر معاملات از طریق پیوت روزانه و تمام سطوحِ حمایت یا مقاومتِ مرتبط، افزایش یابد (یا کاهش یابد)، بسیاری از تریدرها این را به عنوان معاملات "فشار" تفسیر می‌کنند که قیمت‌های بازار را به طور قابل توجهی بالاتر یا پایین تر در جهت شکست (بریک اوت) تغییر می‌دهد.

نقاط پیوت روزانه و سطوح حمایت و مقاومت مربوط به آن ها با استفاده از قیمت‌های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز معاملاتی قبل محاسبه می‌شود. امکان نشان دادن این نقاط بر روی نمودار وجود دارد، اما واقعاً نیازی نیست، زیرا سطوح نقاط پیوت به طور گسترده در هر روز معاملاتی منتشر می‌شوند و اندیکاتور‌ های نقطه پیوتی وجود دارند که می‌توانید روی نمودار بارگذاری کنید تا محاسبات را برای شما انجام دهد و سطوح محوری را نمایان سازد. بیشتر اندیکاتورهای نقطه پیوت، نقطه پیوت روزانه را به همراه سه سطح حمایت در زیر نقطه پیوت و سه سطح مقاومت قیمت بالاتر از آن نشان می‌دهند.

فیبوناچی های اصلاحی

سطوح فیبوناچی یکی دیگر از ابزار های رایج تحلیل تکنیکال است. فیبوناچی ریاضی‌دان قرن دوازدهمی بود که مجموعه ای از نسبت ها (ضریب‌ها) را توسعه داد که در میان معامله‌گران فنی بسیار محبوب است. نسبت‌های فیبوناچی یا سطوح، معمولاً برای مشخص کردن فرصت‌های معاملاتی و هم اهداف ورود و هم سود که در طول روندهای پایدار به وجود می‌آیند استفاده می‌شوند.

نسبت های فیبوناچی اولیه 0.24، 0.38، 0.62 و 0.76 هستند. اینها اغلب به صورت درصد بیان می شوند -  24درصد، 38 درصد و غیره. توجه داشته باشید که نسبت های فیبوناچی مکمل سایر نسبت های فیبوناچی است: ٪24 برعکس یا باقیمانده‌ی ٪76 است، و ٪38 مخالف، یا باقیمانده‌ی ٪62 می‌باشد.

همانند سطوح نقطه پیوت، اندیکاتورهای تکنیکال متعددی وجود دارند که به صورت آزادانه در دسترس هستند و به طور خودکار سطوح فیبوناچی را بر روی نمودار محاسبه و بارگذاری می‌کنند.

فیبوناچی‌های اصلاحی، رایج ترین اندیکاتورهای فیبوناچی هستند. پس از این که یک اوراق بهادار یا ارزدیجیتال برای مدتی در یک روند صعودی یا نزولی پایدار قرار گرفت، اغلب قبل از این که قیمت روند کلی بلندمدت را از سر بگیرد، اصلاح کننده در جهت مخالف وجود دارد. اصلاحات فیبوناچی برای شناسایی نقاط ورود معامله خوب و کم خطر در طول چنین اصلاحی استفاده می‌شود.

به عنوان مثال، فرض کنید که قیمت سهام "A" به طور پیوسته از 10 دلار به 40 دلار افزایش یافته است. سپس قیمت سهام شروع به ریزش کم می‌کند. بسیاری از سرمایه‌گذاران به دنبال یک سطح ورودی خوب برای خرید سهام در طول چنین اصلاح قیمتی هستند.

اعداد فیبوناچی نشان می‌دهد که اصلاحات احتمالی قیمت، فاصله‌ای معادل ٪24، ٪38، ٪62 یا 76٪ از روند صعودی را، از 10 دلار به 40 دلار افزایش می‌دهد. سرمایه‌گذاران به این سطوح توجه می‌کنند تا نشانه‌هایی از حمایت برای بازار پیدا کنند که در آن ها قیمت‌ها دوباره شروع به افزایش کرده باشند. به عنوان مثال، اگر پس از کاهش قیمت تقریباً 38 درصد، به شانس خرید سهام امیدوار بودید، ممکن است سفارشی را برای خرید در حدود سطح قیمت 31 دلار وارد کنید.

افزونه های فیبوناچی - Fibonacci Extension

در ادامه مثال بالا؛ بنابراین اکنون سهام را با قیمت 31 دلار خریداری کرده‌اید و در تلاش هستید تا هدف سودمندی را برای فروش تعیین کنید. برای این کار، می‌توانید به افزونه‌های فیبوناچی(Fibonacci extension) نگاه کنید که نشان می‌دهد با از سرگیری روند صعودی کلی، چقدر ممکن است که قیمت افزایش یابد. سطوح گسترش فیبوناچی با قیمت‌هایی که نشان‌دهنده %126، %138، %162 و %176 از حرکت روند صعودی اصلی - که از پایین‌ترین سطح اصلاحی محاسبه می‌شود - تعیین می‌شود. بنابراین، اگر بازگردانی 38 درصدی از حرکت اولیه از 10 دلار به 40 دلار که پایین‌ترین حالت اصلاحی است مشخص شود، سپس از آن قیمت (31 دلار)، اولین سطح توسعه فیبوناچی و هدف بالقوه «سود گرفتن» را با اضافه کردن 126 درصد از آن 30 دلار اصلی به سمت بالا، پیدا خواهید کرد. محاسبه به شرح زیر است:
سطح توسعه فیبوناچی ٪126 = 31 دلار + (30 دلار در 1.26 دلار) = 68 دلار

این محاسبه به شما قیمت هدف 68 دلار را می‌دهد.

یک بار دیگرعنوان می‌کنیم که شما هرگز مجبور نیستید هیچ یک از این محاسبات را انجام دهید. شما فقط یک اندیکاتور فیبوناچی را به نمودار خود اضافه می‌کنید و آن تمام سطوح مختلف فیبوناچی را نشان خواهد داد.

سطوح پیوت و فیبوناچی ارزش ردیابی و پیگیری را دارند؛ حتی اگر شخصاً از آن ها به عنوان اندیکاتور در استراتژی معاملاتی خود استفاده نکنید. از آنجایی که بسیاری از معامله گران حرکات خرید و فروش را بر اساس سطوح پیوت و فیبوناچی انجام می‌دهند، اگر چیز دیگری نباشد، احتمالاً فعالیت معاملاتی قابل توجهی در اطراف آن نقاط قیمتی وجود دارد؛ فعالیتی که ممکن است به شما در تعیین بهتر حرکات احتمالی قیمت در آینده کمک کند.

اندیکاتور های تحلیل تکنیکال – Momentum Indicators

میانگین‌ متحرک ها و اکثر شاخص‌های فنی دیگر در درجه اول بر تعیین جهت احتمالی بازار- چه بالا و چه پایین -  متمرکز هستند.

با این حال، دسته دیگری از اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارند که هدف اصلی آن ها بیشتر تعیین قدرت بازار است تا تعیین جهت بازار. این اندیکاتورها شامل ابزارهای محبوبی مانند Stochastic Oscillator، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی-واگرایی (MACD) و شاخص حرکت جهت دار میانگین (ADX) می‌باشد.

با اندازه‌گیری قدرت حرکت قیمت، اندیکاتورهای مومنتوم (اندیکاتورهای حرکت)، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا تعیین کنند که آیا حرکت فعلی قیمت بیشتر نشان‌دهنده معاملات نسبتاً ناچیز و محدود به دامنه است یا یک روند واقعی و قابل توجه. از آنجایی که اندیکاتورهای مومنتوم قدرت روند را اندازه‌گیری می‌کنند، می‌توانند به عنوان سیگنال‌های هشدار اولیه مبنی بر پایان یافتن یک روند به ‌کار آیند. به عنوان مثال، اگر یک اوراق بهادار چندین ماه است که در یک روند صعودی قوی و پایدار معامله می‌شود، اما پس از آن یک یا چند اندیکاتورحرکتی نشان می‌دهند که روند به طور پیوسته در حال از دست دادن قدرت خود است، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که به کسب سود فکر کنید.

نمودار 4 ساعته USD/SGD زیر، مقدار یک اندیکاتور حرکت را به تصویر کشیده‌است. اندیکاتور MACD در یک پنجره جداگانه در زیر پنجره نمودار اصلی ظاهر می‌شود. صعود شدید در MACD که از حدود 14 ژوئن شروع شد، نشان می‌دهد که افزایش قیمت متناظر به جای اصلاح موقت، یک حرکت قوی و پر روند است. زمانی که قیمت در روز شانزدهم تا حدودی شروع به کاهش می‌کند، MACD عملکرد قیمت ضعیف‌تری را نشان می‌دهد، که این اتفاق حاکی از آن است که حرکت نزولی قیمت، قدرت زیادی در پشت خود ندارد. به زودی پس از آن، یک روند صعودی قوی از سر گرفته می‌شود. در این مثال، MACD به خریدار بازار اطمینان می‌داد که:

الف- چرخش صعودی یک حرکت قیمتی قابل توجه است.

ب- احتمالاً پس از کاهش اندکی قیمت در روز 16، روند صعودی از سر گرفته می‌شود.

از آنجایی که اندیکاتورهای مومنتوم معمولاً فقط حرکت قوی یا ضعیف قیمت را نشان می‌دهند ولی جهت روند را نشان نمی‌دهند، اغلب با سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی کلی ترکیب می‌شوند.

توصیه پایانی درباره تحلیل تکنیکال 

این واقعیت را در نظر داشته باشید که هیچ اندیکاتور تکنیکالی کامل نیست. هیچ یک از آن ها سیگنال‌هایی را که همیشه ٪100 دقیق باشند، ارائه نمی‌دهند.

باهوش ترین تریدرها همیشه به دنبال علائم هشدار دهنده هستند چرا که سیگنال های اندیکاتورهای انتخابی آنها ممکن است گمراه‌کننده باشد. تحلیل تکنیکالی که به خوبی انجام شود، مطمئناً می تواند سودآوری شما را به عنوان یک تریدر بهبود بخشد. با این حال چیزی که ممکن است برای بهبود دارایی‌های شما در معاملات عملکرد بیشتری داشته باشد این است که زمان و تلاش بیشتری را صرف فکر کردن در این مورد بکنید که اگر بازار بر ضد شما باشد، چگونه می‌توانید به بهترین شکل از عهده کار ها برآیید؛ نه این که فقط درباره این که چطوری پول های میلیونی‌تان را خرج کنید، خیال‌پردازی کنید.

اگر پیشنهاد، انتقاد یا سوالی درباره این مطلب دارید، زیر این پست کامنت کنید 😊

برچسب ها   #آموزشی #آموزش تحلیل تکنیکال #آموزش کریپتو #آموزش ارزدیجیتال #تحلیل تکنیکال #ترید #تریدر #معامله #معامله گر #آموزش ترید #trade #trader

منبع:   naorib.ir 1   0